شهود مثنوی معنوی

ساخت وبلاگ
شهود مثنوی معنوی ــ حیرانی (4)     حیرت حضور بخش نخست در نوشته های پیشین آورده شد که منظور مولانا از "حیرت" گاهی بیان سرگشتگی آدمیان و اقرار به عجز در شناخت عقلانی حقیقت است، و گاهی بیان ِ حالی ربانی که به پویندگان عارف وعاشق دست می دهد .حالی که ربودگی ِ آن را  "حیرت حضور" می توان گفت . حیرت به معنای چند دلی در انتخاب راه درست برای نو گروندگان به حق می تواند راهگشا باشد، بشرط آن که صادقانه از وی یاری جسته اراده و اختیار خود را بکلی وا گذارد : اشتری ام لاغری و پشت ریش زاختیار همچوپالان شکل خویش این کژاوه گه شود این سو گران آن کژاوه گه شود آن سوکشان اوّلم شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 368 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 13:25

    بیداد     ای داد از این بیداد فریاد ِ خموشانه آن کیست خمارم برد روزی دو به میخانه مست آمد وماتم کرد بی خویش و ثباتم کرد بربود دلم را ، برد بی ساغر و پیمانه در بی خبری آمد  پنهان چو پری آمد هشیار نمی گردم  ز آن دزدی مستانه گفتم : "به چه آیینی ؟ سیمابی و سیمینی تنها به خیال آیی  چون جلوۀ افسانه" گفتا : " بفشارم بر، بر سینه گذارم سر برخیزی و باز آیی، ز این خواب ِ پریشانه " افسون شرابی بود، خود بادۀ نابی بود آن بوسه که بنهادم بر گردن و برشانه گفتم که :" بر آفاقم،  پروردۀ این باغم افسرده چه بنشینم در گوشۀ ویرانه" گفتاکه :" همینت بس ! رو، دل ندهم با کس دور ِ تو به آخر شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 13:25

شهود مثنوی معنوی  ــ  حیرانی (5) حیرت اندر حیرت آمد  این قصص بی هشیّ ِ خاصگان اندر اخص   حیرت حضور (بخش  پایانی) بخش پیشین ، ادامۀ ماجرای موسی و فرعون بود که در آن مولانا پس از بیان اقرار و شکایت فرعون ، ــ پنهان از خلق ــ نزد حضرت حق که چرا سیاه بختش کرده است ، خواننده مثنوی را متوجه این مطلب می سازد که تنها راه برون رفت از پرسش های ویرانگرانۀ عقلانی در بازگشایی حکمت آفرینش، غوطه ور شدن در حیرانی ست : چون گل از خار است و خار از گل چرا هر دو در جنگ اند و اندر ماجرا ؟ یا نه جنگ است ، برای حکمت است همچو جنگ خر فروشان صنعت است یا نه این است و نه آن ، حیرانی است شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 276 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 13:25

حیرانی (6) خلسۀ شهود     خامش کن و خامش کن زیرا که ز امر ِ "کن" آن سکتۀ حیرانی بر گفت مزیدآمد در بخش پیشین سخن از حیرانی و بی خویشی سالک در حضور حضرت حق بود .  و این که نظر پیر، استعداد  مرید صادق را در این راه زودتر می پرورد . در تکمیل و ادامه آن مقوله باید افزود که بدون عنایت خداوندی کار بر مدار خویش نمی گردد. اما در این نوشتار موضوع راهنمایی مراد و توجه پروردگار در همت مرید را کنار نهاده، به مرحلۀپس از حال حیرانی وی در حضور حق پرداخته می شود . در نوشتار پیش گفته شد که :"مهم ترین خصیصۀ سالک ِ حاضر، حضور با تمام حس و هوش و حواس،و در واقع ِ امر حضور قلبی نزد حضر شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 307 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 13:25

فرجام  شمس تبریز   بخش نخست شمس تبریزی که نور مطلق است آفتاب است و از انوار حق است پیش در آمد : با این که تا کنون نوشته های فراوانی در باره کار و کردار این عارف ربانی انتشار یافته و بیشترین بخش غزلیات دیوان کبیر مولانا با نام و یاد وی سروده شده است ، باز هم از تاریخ زندگانی وی چه پیش از ملاقات با مولوی و چه پس از ترک ناگهانی یار و دیار، اطلاعات مختصری در دسترس ماست . مخصوصا در بارۀ فرجام کار او میان پژوهندگان اختلاف نظر فراوانی ست . در نوشتار زیر نخست، کهن ترین منابع مکتوب در باره وی معرفی شده پس از آن شمه ای از تاریخ زندگانی او خواهد آمد و سپس نگاهی گذر شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 167 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 13:25

فرجام شمس تبریز (2)   آموزش های شمس عاشقی بر من؟ پریشانت کنم ! کم عمارت کن، که ویرانت کنم ! ور تو افلاطون و لقمانی به علم من به یک دیدار نادانت کنم ! با غور در مثنوی  و مقایسۀ مطالب آن با "مقالات شمس" تاثیر مستقیم تعالیم آن پیر تبریزی که از مولانای زاهد عارفی الهی ساخت آشکار می گردد : "پیش ما، کسی یک بار مسلمان نتوان شدن؛ مسلمان می شود و کافر می شود و باز مسلمان می شود،و هرباری از او چیزی بیرون می آید،تا آن وقت که کامل شود"(1) راه شمس همچون روش سقراط است .سقراطی ست ؛ پرورشی است، نه آموزشی . همانطور که در ابیات بالا آمده است بیشتر "دیداری"  ست تا گفتاری . حتی قاب شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 383 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 13:25

فرجام شمس تبریز (3)     نخستین ملاقات شمس بر شیوۀ خاص جهانگردیش که در هر شهری به کاروانسرایی فرود می آمد، در سال 642 هجری در خان شکرفروشان حجره ای کرایه کرد . بنا به گزارش مناقب نویسان قفلی بزرگ بر در می نهاد تا مردم گمان برند تاجری موفق است . در همین سال خود را به مولانا شناساند و دل و دست از او ربود . ــ هر چند سال ها پیش از این وی را می شناخت و مولانا خود نمی دانست ـ : "مطلوب شانزده سال در روی دوست می نگرد که طالب بعد از پانزده سال او را اهل سخن یابد.از مولانا به یادگار دارم از شانزده سال که می گفت که خلایق همچو اعداد  انگورند . عدد از روی صورت است چون بیفشار شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 173 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 13:25

دیدار     شب است و موج ها بر سینۀ ساحل گرفته هر یکی دامان خود در دست، به غوغا  جمله می تازند. کف آلوده درون ِ نقرۀ مهتاب                                 ــ سیم اندود ــ، در آوار ِ هزاران موج دیگر نقش می بازند مگر طرح ِ تو را در پرده می سازند! .... مرا موج ِ خیالت می کشد تا منتهای آب های خاطره                                                       تا سالیان ِ دور... تپش ها ، شورها، و آن بی قراری ها شبان تیره زاری ها ... اگر شاد و اگر غمگین، جوانی را به نازت                          ــ مست و شیدا ــ  بر سر آوردم ...                *** من امشب از تو سرشارم شراب شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 186 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 13:25

فرجام شمس تبریز  (4)     حوادث ِ بازگشت شمس آب زنید راه را هین که نگار می رسد مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد شمس تبریزی به سال 644 هجری بار دیگر در جمع فرستادگان مولانا با عزت و احترام به قونیه در آمد و چه شادی ها که بر پا نشد .اما باز طولی نکشید که بسیاری کسان بر این عشق غریب مولانا و رفتار عجیب شمس شوریدند و اختلاف بالا گرفت . استاد فروزانفر به ذکر چند مورد از دلایل مخالفت اطرافیان مولوی و عوام با حضور شمس پرداخته است : " ظاهرا علت شورش فقها و عوام قونیه اولا آن بود که مولانا پس از اتصال به شمس ترک تدریس و وعظ گفته و به سماع و رقص نشست ونیز جامۀ فقها را بدل ک شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 184 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 13:25